گفتم:میری؟
گفت:آرهاشک توی چشمام حلقه زد
شب است ... کلنجار میروم با خودم با دلتنگی هایم با قلب له شده ام با غرور شکسته ام
سراغش را بگیرم ... نگیرم ... بگیرم ... نگیر
منزدیک صبح است ... دل را به دریا زدم
" مشترک مورد نظر در حال مکالمه می باشد "