بی آشیونه

بی آشیونه

♥♥♥ اس ام اس - دلنوشتـــــه ها - شعر - داستان - عکس نوشته - سرگرمی - گالری - جک و لطیفه - عاشقــــــــــــــــــــانه ها ♥♥♥
بی آشیونه

بی آشیونه

♥♥♥ اس ام اس - دلنوشتـــــه ها - شعر - داستان - عکس نوشته - سرگرمی - گالری - جک و لطیفه - عاشقــــــــــــــــــــانه ها ♥♥♥

اس ام اس سری چهارم


چند وقتیست همه دلگیرند از من دلیل میخواهند برای غمگین بودنم

برای ناامید بودنم و برای تلخ شدنم!

نگران نباشید من نه غمگینم ، نه تلخ و نه ناامید!

فقط مدتیست گم شده اند ، دنبالشان میگردم! صبرم …. امیدم ….

نمیدانم در کدام صفحه ی قصه ی سرگذشت نحسم جا گذاشتمشان

 

 

اینجا من هستم!

نیمکتی چوبی و چتری که بسته است!

دلم تنگ نیست

منتظر بارانم که قطره هایش بهانه ای باشد

برای نمناک بودن لحظه هایم و اثبات بی گناهی چشمانم…

 

 

یه وقتایی باید رفت اونم با پای خودت

باید جاتو توی زندگی خیلیا خالی کنی

درسته توی شلوغیاشون متوجه نمیشن که چی شده

ولی بدون یه روزی… یه جایی… بدجور یادت میوفتن که دیگه دیر شده…

 

 

خسته میشه!

کسی که جسم و روحش باهم اختلاف سنی داشته باشه!

 

 

هواشناسی انگار نمیداند

یک گوشه ی شهر هرشب بارانیست

 

 

من نه عاشق هستم نه محتاج نگاهی که بلغزد برمن!

من خودم هستم وآن حس غریب که به صدعشق وهوس می ارزد

 

 

 خوشبختی یعنی

قلبی را نشکنی

دلی را نرنجانی

آبرویی را نریزی

ودیگران ازتو آسیبی نبینند

حالا برو ببین چقد خوشبختی!

 

 

مثل باران های بی اجازه وقت و بی وقت درهوایم پراکنده ای

ومن بی هوا ناگهان خیسم از تو

 

 

درغمگین ترین لحظات زندگی ام شادم

که کسی نداند چقد غمگینم بی تو

 

 

عادت ندارم درد دلم را به هرکسی بگویم

پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم تا همه فکرکنند نه دردی دارم نه قلبی

 

 

اگه روزی بی من تنها شدی تو دنیات

اگه نبود مث من کسی فدای غم هات

اگه دلت شکستو هم نفسی نداشتی

یادت بیاد روقلبم چه ساده پاگذاشتی

 

 

در دلم آرزوی آمدنت می میرد

رفته ای اینک

اما آیا باز برمیگردی؟

چه تمنای محالی!

خنده ام میگیرد!

 

 

مث جون کندنه زندگیم و تمام لحظه هام

منم وبغضامو اشکامو درد تنهایی هام

منم وحس بی کسی و از غم پرپرشدن

این یه حقیقته تلخه که دارم از پا در میام

 

 

کوچه‌های علی‌ چپ برفی اند

آهسته بروید

 

 

ای غریبه

این همخواب تو همش تو خواب منه …‎

 

 

تنهایی را باور کردم

چقدر دیگر دلم کسی را نمی خواهد

 

 

بگذار دیوانه صدایم کنند

بگذار بگویند مجنون فرقی نمی کند!

من تمام هویت خود را از زمانی که اسم مرا دیگر صدا نزدی از یاد برده ام

 

 

کاش میدانست که جزئیات چشمانش

کلیات زندگی من است

 

 

دیگر از این شهر

می خواهم سفر کنم

چمدانم را بسته ام

اگر خدا بخواهد امروز میروم

نشسته ام منتظر قطار

اما نه در ایستگاه روی ریل قطار

 

 

خــــــدایـــا دلــــــم را آنانی می شــــــکنند

که هرگز دلــــــم به شکستــــــن دلشان راضــــــی نمی شود

 

 

هیچ حرفی ندارم اما تادلت بخواد

دوستت دارم

 

 

با اینکه ازم دوری

اما هر وقت دستمو میذارم روقلبم میبینم سرجاتی

 

 

ضربان قلبم

باتو:_\/_\/_\/_\/_

دورازتو:_\_\_\_\_

بدون تو:______

 

 

چه سربه راه است

دلتنگی را می گویم

از گوشه ی دلم جم نمی خورد

 

 

بعضی اسمس ها

عجیب به آتیش می کشه دل رو

وای به دستی که نوشته اش

صد وای بر دلی که تجربه اش کرده

 

 

برایت بد نبود

نسخه ایی که پیچیدم

هر روز بخوان و از بر کن

تو دوام می آوری هر روز را تنهایی

اما تنهایی دوام نمی آورد هر روز را با تو

 

 

چقدر عالیست

وقتی کسی هست 
به او که فکر می کنی
آنقدر گرم می شوی

که یادت میرود که خیلی وقت است فصل پاییز شده

 

 

من و کوچه ها هنوز انتظارت را می کشیم

همه بود و نبود من

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد