این روزها در خودم به دنبال یک کلیک راست میگردم
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم
شاید از این تنهایی خلاص شدم
یادش ستاره دنباله داری است که
آسمان را بین من و تنهایی قسمت می کند
تنها یک تنها می داند
تنهایی تنها درد یک تنها نیست
تنهایی تقدیر من نیست…
ترجیحِ منه…
باور کن فرق بزرگیست میان کسی که
تنها مانده با کسی که تنهایی را انتخاب کرده
تنهایی یعنی بعضی اشکای بی دلیل ، بیبهانه ، یه دفعهای ، نصف شبی
عجیب آدم رو آروم می کنه
چه یه وجب… چه صد وجب…
تنهایی یه دنیاست
ادامه مطلب ...
یکی ازآرزوهام اینه مخاطب خاصم بهم خیانت کنه و عکساشو بندازم تو شومینه بسوزه
ولی خوب اولاعکساشو ندارم دوما من اصلا مخاطب خاص ندارم
و سومابین خودمون بمونه شومینه هم نداریم!
یعنی میرسد روزی که بنویسم
آمد که بماند؟
نمی آیی ببینی که با رفتنت
باتمام زنانگی ام چه مردانه کنار آمده ام!
با تمام احترامی که برای شما قائلم
اما تو را دوست دارم
بدون نبودنت مهم نیست
آنقدر دوستت دارم که به حضورت نیازی نیست
که اینـــک فقط خاطره های خوش عذابم میدهد
ولی من که به شوریِ چشم اعتقاد نداشتم
خاطرات تو همانند دکتریست که
من بابت مریضی ام فقط به او سر میزنم !
جالب اینجاست که من هر روز مریضم و دکتر هم تسکین بلند مدّت نمیفهمد
ﺁﺩﻡ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺩﺍﺭ
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺑﻖ ﻧﻤﯿﺸﻪ
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ …
برای مردن کافی است از ایوان یک خاطره پایین بپری
کاش خودت هم مثل خاطراتت
برای ماندن سرسخت بودی
گـاهـی بــاید رفـت و بعضـی چیــزهای بردنـی را بـا خـود بــرد
مـثل یـــــاد مـثل غــرور و آنچــه ماندنـیست را جــا گــذاشت
مـثل خــاطره مـثل لبـخند
رفـتنت ماندنــی مــی شود وقتــی کـه نبــاید بـروی !
پرواز کرد عاقبت
ماهی که شوری دریا برای نمک گیر کردنش کافی نبود !
ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍهیم ﺑﺎشیم ولی یادمان باشد که
ﺁﺧﺮﺵ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﻄﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﯼ ﺭﻭﯼ سنگ ﻣﺮﻣﺮ ﯾﮏ ﻣﺘﺮﯼ ﺧﻮﺍهیم ﺷﺪ !
اگه از کیفیت کسی که روش زوم کردیم راضی نیستیم
قبل از متاسف شدن واسه اون یه کوچولو هم به فکر ارتقای لنزهای خودمون باشیم !
خستگی را زندگی کرده ام
می خواهم کمی هم زندگی را خسته کنم !
کاش باشی و بتوان شامه پر کرد از بوی تو
ای شب بوی شب های بی بوی من
کجایی ای منِ من ؟
کجایی ای من ؟ تا جانی دوباره بخشی این من را …
بی تو این من تهی است ، هیچ است و پوچ
با تو این من ، من است
آری با تو ای مادرم …
تفنگ توی دست فقط یه وسیله س
این قلبای سنگی هستن که آدمارو میکشن !
ادامه مطلب ...
گفتم:میری؟
گفت:آرهاشک توی چشمام حلقه زد